زبان سخن
شما آنچه را در جای گفته نتوانستید انجا بگوید

مشروب خوردم به سلامتی عشق ...

وقتی‌ شکست خوردم ...
...
به سلامتی نامرد خوردم ...

وقتی‌ تنها شدم...

...به سلامتی بی‌ کسی خوردم ...

ولی‌ وقتی‌ ...

دوستی‌ مثل شما پیدا کردم...

...فقط به سلامتی هرچی‌ رفیق میرم بالا...

تا نه عاشق شم ...

نه نامرد ...

نه تنها...

از موسی انوری



           
6 / 7 / 1390برچسب:, :: 8:8
محمد جاوید هومن

دنیای این روزای من، هم قد تن پـــوشم شده
اینقدر دورم از تو که، دنیا فراموشـــــــــم شده


دنیای این روزای من، درگیر تنـهایی شــــــــده
تنها مدارا می کنیم، دنیا عجب جایی شـــــده


هرشب تو رویای خودم، آغوشتو تن مـــی کنم
آینده ی این خونه رو، با شمع روشن مـی کنم
 

در حسرت فردای تو، تقویمم و پر می کــــــــنم
هر روز این تنهایی رو فردا تصور می کنـــــــــــم
هم سنگ این روزای من، حتی شبم تاریک نیست
اینجا بجز دوری تو، چیزی به من نزدیک نیــــــــست



           
6 / 7 / 1390برچسب:, :: 8:0
محمد جاوید هومن

پند پدر

ای ایل کــه اولاده چنگـــــــــیز شمایید    فخــر مغـــل و خـــان زمین حـــال کــجایید

دو قرن بشد دوره ما هست نگون بخت    جهدی کـنید ای ایل شمـــا در چــه هــــوایید

دوران شـگوفـــایی تانرا چه شد اخــــر    اکــــنون کــــه اسیــــر ستـــم و بنــــد بلایید

یاد آورید ان روز کـــه سرتاسر گــیتی      در زیـر ســـم اسپ شمــــا بــود کــــــه آیید

هم خان مغـــل بودید و هم فـــــاتح دنیا      حالا زچـــه ای ایل بدین شــــور و نــــوایید

در قبر کنون گـــریه کند خان مغــل هم      بــر دوره خــــود وای کــــه اولاد شمـــــایید

 آن شوکت دیرینه تانرا چــه شد آخــــر      اکــــنون کـــه اسیــــر ستــــم و بنــــد بلایید

یک بار دیگر قـامت خود راست نمـایید      آواره از این ملـــک بدان ملــــک چــــرایید

با کـوشش خـــود راه ببندید دیگـــر بـار      تسخیر کــــــنید مملـــکت خــــویش بیــــایید

یک مشت شوید دشمن خود محو نمـایید       در جنگ شکست خورده بدین روز چـرایید

یک بار دیگر جمــله شوید خشم ســراپا       ویـرانگـــر این کـــاخ ستـــم پیشه شمـــــایید

تا بار دیگر راحت و آسوده بخــــــوابیم       فــــرزند مـــنـی گــــوش بـــدین پند نمـــایید

آن کوه و کمر جایگه شاهین و باز است       زان کــــوه و کمــــر زود برایــید و بـــرایید

از چهــره خــود درد و عـــلم را بزدایید        یک بار دیگــــر نغمــــه شــــادی بســــرایید



           
5 / 7 / 1390برچسب:, :: 19:11
محمد جاوید هومن
آروز هر که است:

           
5 / 7 / 1390برچسب:, :: 17:46
محمد جاوید هومن


                     تنها آرزوی من

 

گاه آرزو می کنم ، چند لحظه ای جای من باشی!

 

 دلت ، دل من باشد...

 

 چشمانت ، چشمان من باشد...

 

روحت ، روح من باشد ...

 

 تمام وجودت از من باشد!

 

آنگاه خواهی دید  چقدر برای رسیدن به تو بی قراری می کنم!

 

خواهی دید شبها  و روزها از دوری ات اشک می ریزم!

 

و احساس خواهی کرد چقدر تو را دوست دارم!

 

گاه آرزو میکنم ، دوباره تو را در کنار خودم ببینم ، در چشمانت نگاه کنم و

 

بگویم این رسم عاشقیست؟

 

آنگاه که دلم به درد می آید و به یاد خاطرات شیرین با هم بودنمان اشک میریزم آرزو

 

میکنم یک بی وفا مثل خودت به زندگی ات بیاید و قلبت را زیر پا بگذارد تا بفهمی من چه

 

دردی در سینه ام دارم!

 

حالا که تو بی احساس شده ای ، دلت سنگ شده و با عشق نمی سازی گناه من

 

چیست؟

 

گناه من چه بود که رهایم کردی و به بهانه اینکه عشق وجود ندارد قید مرا زدی!

 

گاه آرزو میکنم لحظه ای مرا باور کنی و دوایی را برای این قلب شکسته ام بیابی!

 

از ما گذشت عاشقی ، از بخت خویش می گریم!

 

سخت است از او که مدتها همدردت ، همزبانت و همدلت بود جدا شوی !

 

چگونه دلت آمد که با کوله باری از امید و آرزوهایی که با تو داشتم رهایم کنی؟

 

اگر می دانستی با تو چه رویاهایی در دل دارم رهایم نمی کردی ، اگر می دانستی به

 

انتظار آن روز نشسته بودم تا دستانت را بگیرم و تو را به قله خوشبختی ها برسانم مرا

 

نمی سوزاندی ، اگر می دانستی همه زندگی ام ، وجودم و همه هستی ام بودی مرا

 

در به در این دنیای بی محبت نمیکردی!

 

و گاه تنها آرزو میکنم چرخه روزگار بچرخد و تو همان قلبی شوی که در سینه ام

 

می تپد

بشنو درد این دل را ....

 

دلی که خیلی تو را دوست دارد و تنها تو را دارد....

 

بشنو که این دل یک عالمه حرف دارد ....

 

حرفهای عاشقانه برای تو ، گوش کن به درد دلم ....

 

تو همانی که دلم میخواست و آرزو داشت تا تو برای او شوی ....

 

تو همان رویایی هستی که این دل درونش نهفته بود...

 

یک رویای پر از عشق ....

 

تویی همان یار باوفا ، یکرنگ و بی ریا ....

 

بشنو نوای عاشقانه دلم را .... گوش کن به آهنگ این دل ....

 

آهنگی به سبک صدای دلنشینت و حرفهای عاشقانه ات...

 

هر چه این دل از مهربانی های تو بگوید باز هم کم است ....

 

بشنو راز این دل را .... راز صادقانه ای که درونش عشق و محبت تو است...

 

درونش یک دنیا حرفهای ناگفته است ، حرفهایی که درد این دل عاشق من است!

 

بشنو درد این دل را که به عشق تو زنده است....

 

دلی که با تو همان عاشقترین عالم است ....

 

 احساس آرامش میکنم وقتی تو به حرفهای این دل عاشقم گوش میکنی ....

 

احساس میکنم که حرفهای من برایت شیرین است ، میدانی که اینها همه حقیقت این

 

دل عاشق است....

 

بشنو که این دل میخواهد زیباترین کلام درونی اش را به تو بگوید ....

 

اینبار با فریاد درونی اش ، با تمام وجودش میگوید که خیلی تو را دوست دارد....

 

گوش کن به نوای شیرین دوستت دارم

 

نوای عاشقانه ای که از اعماق دلم می آید ....

 

دلم را در آغوشت بگیر و با تمام وجود گرمای آن را حس کن....

 

گرمایی که از کلام مقدس عشق سرچشمه میگیرد !

 

این دل ، همین دلی که اینک در آغوش مهربان تو است میخواهد تا ابد برای تو یکرنگ و

 

عاشق بماند .....

 

پس آن را برای همیشه نزد خود نگه دار ، ای تو که لایق این قلب عاشق من هستی!

 

مواظب قلب عاشقم باش که نشکند، نه به این خاطر که قلب من است ، تنها به این

 

خاطر که تو در قلبمی !

 

بشنو  نوای این دل را ، با آهنگ دلنشین عشق و شعر زیبای دوستت دارم .....

 

 



           
5 / 7 / 1390برچسب:, :: 17:46
محمد جاوید هومن

دست خودم نیست

اگر می بینی عاشق تو هستم ، دیوانه تو هستم ، و تمام فکر و زندگی من تو شده ای
به خدا بدان که این دست خودم نیست!

اگر میبینی چشمانم در بیشتر لحظه ها خیس است و دستانم سرد است و اگر میبینی همه لحظه های دور از تو بودن اینهمه سخت و پر از غم و غصه است بدان که این دست خودم نیست!

دست خودم نیست که همه لحظه ها تو را در جلو چشمانم میبینم و به یاد تو می باشم.

دست خودم نیست که دوست دارم همیشه در کنارت باشم ، دستانت را بگیرم ، بر
لبانت بوسه بزنم و تو را در آغوش خودم بگیرم!

به خدا دست خودم نیست که هر شب به آسمان نگاه می اندازم و ستاره ای درخشان را میبینم و به یاد تو می افتم!

دست خودم نیست که هر سحرگاه به انتظارت مینشینم تا در آسمان دلم طلوعی دوباره داشته باشی

 



           
5 / 7 / 1390برچسب:, :: 17:46
محمد جاوید هومن

بین کسی که عاشق شده است و کسی که تنها شخصی را دوست دارد تفاوتهایی وجود دارد نکات زیر کمک می کند تا این تفاوتهارادرک کنیم :

1- هنگام دیدن کسی که عاشق او هستید تپش قلب شما زیاد شده و هیجان زده خواهید شد اما هنگامیکه کسی که را دوست دارید می بینید احساس سرور و خوشحالی می کنید .

2- هنگامیکه عاشق هستید زمستان در نظر شما بهار است ولیکن هنگامی که کسی را دوست دارید زمستان فصلی زیباست .

3- وقتی به کسی که عاشقش هستید نگاه می کنید خجالت می کشید و لیکن هنگامی که به کسی که دوستش دارید نگاه می کنید لبخند خواهید زد .

4- هنگامیکه در کنار معشوقه خود هستید نمی توانید آنچه را که در ذهن خود دارید بیان کنید ولی در مورد کسی که دوستش دارید شما توانایی آنرا خواهید داشت .

5- در مواجه شدن با کسی که عاشقش هستید خجالتمی کشد و حتی دست و پای خود را گم می کنید اما در مورد کسی که دوستش دارید راحت تر بوده و توانایی ابراز وجود خواهید داشت .

6- شما نمی توانید به چشمان کسی که عاشقش هستید مستقیم و طولانی نگاه کنید اما می توانید در حالی که خنده ای بر لب دارید مدتها به چشمان کسی که دوستش دارید نگاه کنید .

7- وقتی معشوقه شما گریه می کند شما نیز گریه خواهید کرد اما در مورد کسی که دوستش دارید سعی بر آرام کردن او خواهید داشت .

8- احساس عاشق بودن و درک آن از طریق دیدن است اما دوست داشتن از طریق شنوایی و صحبت کردن است .

9- شما می توانید یک رابطه دوستی را پایان دهید اما هرگز نمی توانید چشمان خود را بر احساس عاشق بودن ببندید چرا که حتی اگر این کار را بکنید عشق همچون قطره ای در قلب شما و برای همیشه خواهد ماند



           
5 / 7 / 1390برچسب:, :: 17:46
محمد جاوید هومن

دوستت دارم، نه بخاطر شخصیت تو ،بلکه بخاطر شخصیتی که من در هنگام با تو بودن پیدا میکنم.

2.هیچکس لیاقت اشکهای تو را ندارد و کسی که چنین ارزشی دارد باعث اشک ریختن تو نمی شود.

3.اگر کسی تو را آنطور که میخواهی دوست ندارد، به این معنی نیست که تو را با تمام وجودش دوست ندارد.

4.دوست واقعی کسی است که دستهای تو را نگیرد ولی قلب تو را لمس کند.

5.بدترین شکل دلتنگی برای کسی آن است که در کنار او باشی و بدانی که هرگذ به او نخواهی رسید.

6.هرگز لبخند را ترک نکن ،حتی وقتی ناراحتی،چون هر کس امکان دارد عاشق لبخند تو بشود.

7.تو ممکن است در تمام دنیا فقط یک نفر باشی ولی برای بعضی افراد تمام دنیا هستی.

8.هرگز وقت خود را با کسی که حاضر نیست وقتش را با تو بگذراند،

نگذران.

9.شاید خدا خواسته است که ابتدا بسیاری افراد نا مناسب را بشناسی و سپس شخص مناسب را. به این ترتیب وقتی او را یافتی بهتر میتوانی شکر گذار باشی.

10.به چیزی که گذشت غم نخور ،به آنچه که پس از آن آمد لبخند بزن.

11.همیشه افرادی هستند که ترا می آزارند.با این حال همواره به دیگران اعتماد کن . فقط مواظب باش ،به کسی که تو را آزرده دوباره اعتماد نکنی.

12.خود را به فرد بهتری تبدیل کن و مطمئن باش که خود را می شناسی،قبل از اینکه کس دیگری را بشناسی و انتظار داشته باشی او تورا بشناسد.

13.زیاد از حد خود را تحت فشار نگذار، بهترین چیزها در زمانی اتفاق می افتند که انتظارش را نداری



           
5 / 7 / 1390برچسب:, :: 17:46
محمد جاوید هومن

عشق عشق یعنی خلوت و راز و نیاز
عشق یعنی محبت و سوز و گداز
عشق یعنی سوز بی ماوای ساز
عشق یعنی نغمه ای از روی ناز
عشق یعنی کوی ایمان و امید
عشق یعنی یک بغل یاس سپید
عشق یعنی یک ترنم از یه یار
عشق یعنی سبزی باغ و بهار
عشق یعنی لحظه دیدار یار
عشق یعنی انتهای انتظار
عشق یعنی وعده بوس و کنار
عشق یعنی یک تبسم بر لب زیبای یار
عشق یعنی حس نرم اطلسی
عشق یعنی با خدا در بی کسی
عشق یعنی همکلام بی صدا
عشق یعنی بی نهایت تا خدا
عشق یعنی انتظار و انتظار
عشق یعنی هر چه بینی عکس یار
عشق یعنی شب نخفتن تا سحر
عشق یعنی سجده ها با چشم تر
عشق یعنی دیده بر در دوختن
عشق یعنی از فراقش سوختن
عشق یعنی سر به در اویختن
عشق یعنی اشک حسرت ریختن
عشق یعنی لحظه های ناب ناب
عشق یعنی لحظه های التهاب
عشق یعنی بنده فرمان شدن
عشق یعنی تا ابد رسوا شدن
عشق یعنی گم شدن در کوی دوست
عشق یعنی هر چه در دل آرزوست
عشق یعنی یک تیمم یک نماز
عشق یعنی عالمی راز و نیاز
عشق یعنی یک تبسم یک نگاه
عشق یعنی یک تکیه گاه و جان پناه
عشق یعنی سوختن یا ساختن
عشق یعنی زندگی را باختن
عشق یعنی همچو من شیدا شدن
عشق یعنی قطره و دریا شدن
عشق یعنی پیش محبوبت بمیر
عشق یعنی از رضایش عمر گیر
عشق یعنی زندگی را بندگی
عشق یعنی بندگ آزادگی



           
5 / 7 / 1390برچسب:, :: 17:46
محمد جاوید هومن

تو را گم می کنم هر روز و پیدا می کنم هر شب
بدینسان خوابها را با تو زیبا می کنم هر شب
تبی این گاه را چون کوه سنگین می کند آنگاه
چه آتشها که در این کوه برپا می کنم هر شب
تماشایی است پیچ و تاب آتش ها .... خوشا بر من
که پیچ و تاب آتش را تماشا می کنم هر شب
مرا یک شب تحمل کن که تا باور کنی ای دوست
چگونه با جنون خود مدارا می کنم هر شب
چنان دستم تهی گردیده از گرمای دست تو
که این یخ کرده را از بی کسی ها می کنم هرشب
تمام سایه ها را می کشم بر روزن مهتاب
حضورم را ز چشم شهر حاشا می کنم هر شب
دلم فریاد می خواهد ولی در انزوای خویش
چه بی آزار با دیوار نجوا می کنم هر شب
کجا دنبال مفهومی برای عشق می گردی ؟
که من این واژه را تا صبح معنا می کنم هر شب



           
5 / 7 / 1390برچسب:, :: 17:46
محمد جاوید هومن
درباره وبلاگ


سلام دوستان من این وبلاگ را تقدیم میکنم به شما و پروانه عزیزم با اینکه او اصلا هیچی از نوشته های من را درک نمیکنه ولی من عاشقانه برای او مینویسم عزیزانم امیدوارم روزی همه ی نوشته هام را که با تمام وجودم برایت نوشتم بخونی و بدانی که چقدر دوستت داشتم.....من از قصه زندگی ام نمی ترسم من از بی تو بودن به یاد تو زیستن و تنها از خاطرات گذشته تغذیه کردن می ترسم. ای بهار زندگی ام اکنون که قلبم مالا مال از غم زندگیست اکنون که باهایم توان راه رفتن ندارد برگرد باز هم به من ببخش احساس دوست داشتن جاودانه را باز هم آغوش گرمت را به سویم بگشا باز هم شانه هایت را مرحمی برایم قرار بده. بگزار در آغوشت آرامش را به دست آورم بدان که قلب من هم شکسته بدان که روحم از همه دردها خسته شده. این را بدان که با آمدنت غم برای همیشه من را ترک خواهد کرد. بس برگرد که من به امید دیدار تو زنده ام
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان زبان سخن و آدرس zbansokhan.LXB.ir سلام دوستان عزیز امید وارم که به سلامت باشید شما میتوانید که لیک های وبلاک تان تبادله کنید البته در باکس زیر مشخصات و آدرس وبلاک تان بنویسید و کد زیر را داخل کنید بعدا ثبت را انتخاب کنید تا لنک تان تبادله شود تشکر از همه تان "محمد جاوید هومن"







ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 5
بازدید ماه : 104
بازدید کل : 83996
تعداد مطالب : 85
تعداد نظرات : 13
تعداد آنلاین : 1



Alternative content