خر نما
دردا و حسرتا شد جهان به کام خر زد چرخ سفله، سکه ی دولت به نام خر
خر سرود ار نباشد، پس هر خر از چه روی؟ گردد همی ز روی ارادت غلام خر
افکنده است سایه، هما بر سر خران افتاده است طایر دولت بدام خر
خر بنده ی خران شده، آزادگان دهر پهلوزن است جزخر، به این احتشام خر
خر ها تمام محترمند! اندرین وطن باید نمود از دل و جان احترام خر
خرها وکیل ملت و ارکان دولتند بنگر که بر چه پایه رسیده مقام خر؟
شد دایمی ریاست خرها به ملک ما ثبت است در جریده عالم دوام خر
هنگام ای به پاست به هر کنج مملکت از فتنه ی خواص پلید و عوام خر
آگاه از سیایست کابینه، کس نشد نبود عجب که "نیست " معین مرام خر
روزیکه جلسه ی وزرا، منعقد شود دربار چون طویله شود ز ازدحام خر
در غیبت هر وزیر معینان شود کفیل گوساله است نایب و قایم مقام خر
یارب "وحید ملت" چرا می خورد پلو گر کاه یونجه است ، به دنبال طعام خر
گفتم به یک وزیر ، که من بنده تو ام یعنی منم ز روی ارادت غلام خر
این شعر را بنام "سپهدار گفته ام تا در جهان بماند، پاینده نام خر
خر ها تیز هوش، وزیران دولتند یا حبذا ز رتبه و شان و مقام خر
از آن الاغتر وکلایند از این گروه تثبیت شد به خلق جهان احتشام خر
شخص رئیس دولت ما، مظهر خر است نبود جز خر، آری قایم مقام خر
چون نسبت وزیر به خر، ظلم بر خراست انصاف نیست، کاستن از احترام خر
گفتا سروش ، امین ملک زین بیشتر زمانه نگردد به کام خر
سردار معتمد خر کی هست جز تغور کز وی همی به ننگ شد، آلوده نام خر
امروز روز خر خری و خر سواری است فردا زمان خر کشی و انتقام خر
نظرات شما عزیزان:
sib 
ساعت9:57---4 مهر 1390